شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

چراغ جادو
+ [تلگرام] دکلمه اي بسيار زيبا و دل نشين از استاد شهريار عزيز.آنچنان با سوز و آه بيان ميکند که انگاري جواني اش تباه شد.... پيرم و گاهي دلم ياد جواني مي کند بلبل شوقم هواي نغمه خواني مي کند همتم تا ميرود ساز غزل گيرد به دست طاقتم اظهار عجزو نا تواني مي کند بلبلي در سينه مي نالد هنوزم کاين چمن با خزان هم آشتي و گل فشاني مي کند ما به داغ عشقبازيها نشستيم و هنوز چشم پروين همچنان چشمک پراني مي کند ناي ما خاموش ولي اين زهره شيطان هنوز با همان شور و نوا دارد شباني مي کند گر زمين دود هوا گردد همانا، آسمان با همين نخوت که دارد آسماني مي کند سالها شد رفته دمسازم زدست اما هنوز در درونم زنده است و زندگاني مي کند با همه نسيان تو گويي کز پي آزار من خاطرم با خاطرات خود تباني مي کند بي ثمر هر ساله در فکر بهارانم ولي چون بهاران مي رسد با من خزاني مي کند طفل بودم دزدکي پير و عليلم ساختند آنچه گردون مي کند با ما نهاني مي کند مي رسد قرني به پايان و سپهر بايگان دفتر دوران ما هم بايگاني مي کند "شهريارا" گو دل از ما مهربانان نشکنيد ورنه قاضي در قضا نامهرباني مي کند @ketabdeh
ساعت دماسنج
دهکده کتاب
رتبه 0
0 برگزیده
32 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
دهکده کتاب عضو گروهی نیست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top